گداي عشقم و سلطان حسن شاه من است

به حسن نيّت عشقم خدا گواه من است

خيال روي تو در هر کجا که خيمه زند
ز بي قراري ام آنجا قرارگاه من است

به محفلي که تويي صد هزار تير نگاه
روانه گشته ولي کارگه نگاه من است

در اشتباه گذشت عمر من يقين دارم

که آنچه به ز يقين است اشتباه من است

اگر چه بيشتر از هر کسي گنهکارم
وليک عفو تو بالاتر از گناه من است